
-
Authorمدیریت
-
نظر ها0 Comments
-
Category
تصمیم ترامپ در استفاده از دلار آمریکا بهعنوان یک سلاح، در آینده هزینههای زیادی برای کشورش خواهد داشت و دلار احتمالاً شاهد از دست دادن نقش خود بهعنوان یک ارز ذخیره جهانی خواهد بود.
به گزارش دیجی اکسچنج، فدریکو پیراچینی در مطلبی نوشت؛ دونالد ترامپ تنها در طول دو سال از پیمان «مشارکت ترنس پاسیفیک» (تی پی پی) خارج شده، پیمان «مشارکت تجاری و سرمایهگذاری ترنس آتلانتیک» (تی تی آی پی) را کنارگذاشته، آمریکا را از توافق آب و هوایی پاریس خارج کرده و بهطور یکجانبه آمریکا را از توافق اتمی با ایران موسوم به طرح جامع اقدام مشترک بیرون کشیده است.
سرانجام اینکه خروج از توافق اتمی با ایران، تحسین ریاض و تلآویو، دو شریک مهم در راهبردهای داخلی و خارجی ترامپ را برانگیخته است.
علاوه بر خروج از معاهدات فوق، واشنگتن یک جنگ تجاری جدی را شروع کرده و تعرفههایی را به یکسان بر متحدان و دشمنان خود وضع کرده است. از روسیه تا اتحادیه اروپا و نیز چین، کره جنوبی، ژاپن و ترکیه همه با تصمیم بیسابقه وضع تعرفههایی بر تجارت مواجه شدهاند. ازنظر ترامپ این تنها راه برای متوازن کردن یک کسری تجاری است که اکنون به بیش از 500 میلیارد دلار رسیده است.
سرانجام آنکه ضربه ویرانگر با خروج از توافق اتمی با ایران وارد شد که تنشهای قابلتوجهی را با متحدان اروپایی باعث گردید. واشنگتن تصمیم به وضع تحریمهایی بر شرکتهایی گرفته که از نوامبر 2018 با ایران تجارت داشته باشند. اتحادیه اروپا بلافاصله قانونی را برای محافظت از شرکتهای اتحادیه اروپا در برابر مجازات آمریکا به تصویب رساند، اما چنین به نظر میرسد که بسیاری از شرکتهای فرانسوی و آلمانی از بیم تلافیجویی واشنگتن پیشاپیش پروژههای خود را در ایران رها کردهاند.
ترامپ حتی متحدان تاریخی خود را نیز هدف قرار داد و ابتدا از انگلیس ترزا می به خاطر کندی روند برگزیت بهشدت انتقاد کرد و بعد ترکیه اردوغان را به خاطر خرید سیستم اس-400 و نیز بازداشت یک کشیش آمریکا (که متهم به مشارکت در کودتای نافرجام سال 2016 شده) مورد ملامت قرار داد و به عربستان سعودی برای به راه انداختن جنگ تجاری و سیاسی خود با قطر که یکی از متحدان نزدیک ترکیه است، چراغ سبز نشان داد.
به نظر میرسد که ترامپ پیامی را که از سوی پکن و مسکو در ارتباط با غیرقابل تعرض بودن قلمروشان، سپهرهای نفوذشان و حق حاکمیت ملیشان ارسال میشود، درک کرده است. به همین دلیل به نظر میرسد که تهاجم واشنگتن بیشتر بر حوزه اقتصادی متمرکز باشد. ترامپ از دلار بهعنوان سلاح استفاده کرده و در حال بهکارگیری یکسان آن علیه متحدان و دشمنان آمریکا بهمنظور کسب سود بیشتر برای آمریکاست. چیزی که دولت فعلی قصد دارد انجام دهد استفاده از جایگاه دلار (که قبلاً یک ارز ذخیره و واسطه تبادل اجناسی چون نفت بود) بهعنوان یک سلاح علیه متخاصمان و متحدان است. با توجه به اینکه اقتصاد جهانی حول واشنگتن و دلار میچرخد، این وضعیت برای کشورهایی که هدف این سیاست قرار میگیرند دردناک خواهد بود.
توانایی بازداشتن شرکتهای اروپایی از فعالیت در ایران، محصول جایگاه دلارهای نفتی است. واشنگتن بانکهای خارجی را از کار کردن با بانکهای ایرانی منع کرده و به شکل مؤثری جریان دلارهای آمریکایی به داخل این کشور را سد میکند. بازداشتن کشورهای هدفگیری شده از دسترسی به شبکه بانکی سوئیفت را نیز باید به این وضعیت اضافه کرد.
همچنین روششناسی انقلابهای رنگی در پرتو حفاظتی که اکنون از سوی کسانی چون روسیه و ایران ارائه میشود، بهجای مداخله نظامی مستقیم (نظیر آنچه در عراق و افغانستان رخ داد) در رویارویی با دیگر تهدیدات (لیبی، اوکراین و سوریه) به کار گرفته شد. بعد از جنگهای سال 2002 و 2003 در عراق و افغانستان، چین، روسیه و ایران خط قرمزی را در ارتباط با مداخلهگرایی واشنگتن ترسیم کردند. زمانی که روسها، چینیها و ایرانیها شروع به اخراج ان جی او هایی کردند که کسانی چون سوروس و دیگر تأمینکنندگان مالی گلوبالیست برای رسیدن به هدف تغییر رژیم در پوشش دمکراسی و حقوق بشر بودجه آنها را تأمین میکردند، کارآمدی انقلابهای رنگی کاهش یافت.
چشمانداز تشکیلات سیاسی واشنگتن مبتنی بر قدرت سخت نظامی است که اکنون مادون توانایی تهاجمی چین-روسیه- ایران قرار دارد که تضمینکننده استقلال راهبردی اوراسیا و شرکایش (ترکیه، هند، قطر، پاکستان، لبنان، سوریه، لیبی، مصر، فیلیپین و غیره) است. در ارتباط با انقلابهای رنگی، نیرنگهای به کار گرفته شده هماکنون فاش شدهاند و کشورهایی که هدف این حملات قرار دارند، اکنون میتوانند آنها را تشخیص دهند و بهسرعت برای خنثی کردن آنها دست به عمل بزنند، درست نظیر اتفاقی که در سال 2014 در هنگکنگ رخ داد.
به نظر میرسد که دونالد ترامپ تنها سلاح باقیمانده در دسترس خود را به کار گرفته باشد که همان قدرت اقتصادی و دلار آمریکا باشد که فرصت لازم را برای شکل دادن به چندوچون رویدادها در اختیار او قرار میدهد. این راهبردی است با مزایای کوتاهمدت که در درازمدت اثرات ویرانگری را برای واشنگتن به دنبال دارد. درواقع تنها راه برای مبارزه با سلطه اقتصادی آمریکا، رها کردن دلار بهعنوان ارز ذخیره از سوی این کشورهاست. قدرت اقتصادی واشنگتن از نحوه استفادهای که جهان از دلار میکند ناشی میشود. پس روشن است که تصمیم ترامپ در استفاده از دلار آمریکا بهعنوان یک سلاح، در آینده هزینههای زیادی برای کشورش خواهد داشت و دلار احتمالاً شاهد از دست دادن نقش خود بهعنوان یک ارز ذخیره جهانی خواهد بود. همانطور که تاریخ نشان داده، زمانی که یک ارز ذخیره به ارز دیگری منتقل میشود، خود آن امپراتوری که جایگاهش وابسته به جایگاه آن ارز است نیز راه افول را در پیش خواهد گرفت. این اتفاق در مورد فرانسه و بریتانیا رخ داده و احتمالاً در مورد ایالاتمتحده آمریکا نیز رخ خواهد داد.
ترامپ غیرمستقیم جهشی را باعث شده که برای توازن مجدد جهانی بسیار موردنیاز بود. کاسته شدن قدرت واشنگتن گذشته از هر چیز دیگر از طریق یک تبادل بنیادین در سطح اقتصاد جهانی رخ خواهد داد. تا وقتیکه واشنگتن آزاد است تا پول چاپ کند، بدهیها را افزایش دهد، دلار را با کالاهای واقعی تبادل کند و برای بقیه جهان آنچنان صاحب اعتبار باقی بماند که همچنان بهجای طلا بهعنوان یک بهشت امن به خرید بدهیهای آمریکا ادامه دهند، ترامپ آزاد خواهد بود تا از دلار آمریکا بهعنوان یک چوب بیسبال استفاده کند که میتواند آن را بر سر دوستان و مخالفان خود بکوبد.
استفاده بالقوه از دلار آمریکا بهعنوان یک چوب بیسبال بیشتر از یک دهه است که برای روسها، چینیها و ایرانیها مشهود شده است. به همین دلیل است که آنها سالهاست دلارهای خود را با ارزهای دیگر مبادله کردهاند. ایالاتمتحده بهعنوان یک امپراتوری روبهزوال به مقابله برخاسته و تکتک سلاحهای موجود را به کار گرفته تا جایگاه در حال افول خود را بهعنوان یگانه ابرقدرت جهان احیا کند. اکنون نوبت متحدان آمریکاست تا دلار را کنار بگذارند و درک کنند که حق حاکمیت و استقلال ملی واقعی از طریق استقلال اقتصادی تأمین و تضمین میشود.
تازه ها
-
دی 7, 1399
-
-
آذر 24, 1399
-
آذر 22, 1399
-
آذر 17, 1399
-
آبان 12, 1399
-
مهر 19, 1399
-
مهر 19, 1399
-
مهر 16, 1399
-
مهر 16, 1399
-
مهر 12, 1399
-
-
شهریور 18, 1399
-
شهریور 12, 1399
-
مرداد 21, 1399